نوشته شده توسط : روانشناس عمومی

فرار یکی از موانع رایج در راه تغییر طرحوارها است. نمونه این مانع، در میگساری و اعتیاد به سیگار و مواد مخدر و حتی پرخوری و اعتیاد به کار و وسواس شستشو بارز مشهود است. فرد برای فرار از مشکلات خود را غرق در یک فعالیت نامرتبط می کند؛ البته این تغییر رویه تا حدودی هدفمند است. هدف آن می تواند کاهش شدت درد و رنج ناشی ازطرحواره ها باشد؛ که قطعاً منجر به بقاء آن ها می شود. برای همین است که معتقدم طرحواره سپری است در برابر تغییر.
عده ای هم معتقد هستند که کار درست را می کنند! آن ها سرنوشت خود را پذیرفته اند، می سازند و می سوزند! پس اینجا هم طرحواره سپری در برابر تغییر است. بنابراین تلاشی برای تغییر نمی کنند. این افراد لزومی به مراجعه نمی بینند. برای شان آرزوی موفقیت می کنیم!
شاید تا اینجا متوجه شده باشید که هر رفتاری که به اجتناب، فرار و یا تسلیم در برابر درمان شود، منتج به تکرار طرحواره ها در زندگی کنونی خواهد شد. بازهم طرحواره سپری می شود در برابر تغییر.
طرحواره سپری در برابر تغییر یعنی مقاومتی که به صورت ناخودآگاه در برابر تغییرات مثبت تجربه می کنیم. عده ای از مراجعین، خیلی با انرژی شروع می کنند. اما وسط راه خسته می شوند و پس از یک غیبت کوتاه و یا طولانی دوباره شروع می کنند. در واقع هر از گاهی که عشق شان کشید، اقدام می کنند. معتقد هستم که تغییر با سرعت کم رخ می دهد.
بنابراین ” رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود”
این مقاله و یا سایر نوشته های مشابه به افراد کمک می کنند تا با نشانه های مشکل ساز در خود و زندگی روزمره آشنا شده و آنها را جدی بگیرند. اما ابداً نمی تواند منجر به حل آن ها شود.
برای بهبود شرایط در افکار، احساسات، رفتارها، انتخاب و تصمیمات حضور و مدد یک درمانگر صاحب صلاحیت الزامی است. در صورت نیاز مشاوره فردی را فراموش نکنید.



:: برچسب‌ها: طرحواره درمان , طرحواره درمانگر ,
:: بازدید از این مطلب : 86
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : روانشناس عمومی

در فرایند طرحواره درمانی به کرات متوجه این موضوع می شوم که افراد برای خارج شدن از پوسته طرحواره ای خود اضطراب بالائی را تجربه می کنند. پوسته ای که با گذشت زمان تیشه به ریشه آنان زده است. اما به دلیل این که مهره آشنای زندگی است، باز هم به صورت کاملاً ناخودآگاه قدرتمند می شوند.

به عنوان مثال کسی که دچار طرحواره محرومیت هیجانی است، خود ابرازگری را نیاموخته و از بیان خواسته ها، احساسات و انتظارات خویش امتناع کرده و اذعان دارد که به این شیــوه می تواند از تجربه احساسات منفی، خلاصی یابند. ارتباطات شفاف را فدای خودخوری و روابط مبهم می کند.

طرحواره سپری در برابر تغییر - مازیار جلوه

برخی از افرادی که درگیر طرحواره نقص شرم هستند، دائماً در تلاش اند که خود را بهتر از آنچه که واقعاً هستند نشان دهند. موفق تر، جذاب تر، بهترین و برجسته ترین. بسیاری از آن ها خود را درگیر کار طاقت فرسا می کنند که به آن اعتیاد به کار می گوئیم. بسیاری برای فرار از آن دچار ایثارگری و یا قدرت طلبی افراطی شده و شکست در ارتباط را تجربه می کنند. همه کسانی که درگیر تله طرحواره ای هستند، فکر می کنند که بهترین و اصولی ترین کارها را انجام و پخته ترین افکار را دارند.
اما زهی خیال باطل! این انتخاب ها همان تیشه به ریشه زدن است.
حال زمانی که این افراد برای درمان مراجعه می کنند با بینشی که کسب می کنند، می توانند از دام طرحواره های خود رها یابند. زندگی خود را بهتر مدیریت کنند و نیاز به امنیت خود را ارضاء نمایند.
اما معمولاً این فرایند به راحتی و بدون کمک تخصصی طرحواره درمانگر امکان پذیر نیست. دلیل این موضوع تمایل بیش از حد برای تکرار روال گذشته است. یادمان باشد طرحواره سپری در برابر تغییر است. اگر کمک تخصصی نگیریم تغییر میسر نخواهد شد.
به عبارت دیگر در عین حال که موضوع برایشان شفاف می شود باز هم تمایل به چرخه معیوب زندگی را دارند.
تغییر با اضطراب همراه است. حتی تغییر دکوراسیون اتاق هم اضطراب برانگیز است. چه برسد به روان درمانی، تغییر و تضعیف باورهای مان!
واقعیت این است که انتظار می رود همان اهمیتی که برای جسم قائل هستیم برای روح و روان هم قائل باشیم. جراحی و دردی که در اتاق عمل اتفاق می افتد در روان درمانی هم وجود دارد. چطور می شود که با کوچک ترین دردی به پزشک مراجعه و خود را برای عمل جراحی آماده می کنیم؟ اما در جریان روان درمانی اضطراب موجود برایمان سخت تر قابل تحمل است؟

 



:: برچسب‌ها: طرحواره درمان , طرحواره درمانگر ,
:: بازدید از این مطلب : 93
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 29 مهر 1399 | نظرات ()
نوشته شده توسط : روانشناس عمومی

. روابط عاطفی گذشته‌ی خود را بررسی کنید تا الگوهای منجر به عود و بازگشت تله‌ی زندگی را بشناسید. فهرستی از خطاهای فکری و رفتاری ناشی از رهاشدگی تهیه کنید.
فهرستی از روابط عاطفی خود تهیه کنید. در هر کدام از این روابط چه خطاهایی از شما سر زد؟ آیا از طرف مقابل خیلی حمایت می‌کردید؟ آیا تمام هزینه‌های عاطفی و مالی رابطه را شما می‌پرداختید؟ آیا طرف مقابل، آدم پیش‌بینی‌پذیری بود؟ آیا از همان ابتدای رابطه نفوس بد می‌زدید که دست شما را توی پوست گردو می‌گذارد و آخرش هم همین گونه شد؟ آیا طرف مقابل شما به محض این که توجّه‌تان به کس دیگری معطوف می‌شد، حسادتش گُل می‌کرد؟ در رابطه‌ی شما چه الگویی حاکم بود؟ چه مشکلاتی باعث شد که رابطه‌ی شما ختم به خیر نشود؟
لیزا پس از تهیه‌ی فهرست روابط عاشقانه متوجه شد که روابط بی‌ثبات و بی‌ثمر زیادی داشته است. در واقع علت اصلی مراجعه‌ی او به ما همین بود که می‌خواست با فردی رابطه داشته باشد که متعهد و باثبات باشد. ابتدا سعی کردیم لیزا در رابطه با ما تا حدودی به امنیّت و ثبات برسد. باز هم این پدیده مهم خودش را نشان می‌دهد که ارتباط عاطفی سالم چقدر می‌تواند در زندگی افراد تأثیرگذار باشد و داشتن تجربه‌ای سالم چقدر می‌تواند رضایت و کیفیت رابطه را افزایش دهد.
۴. از رابطه با افراد بی‌ثبات، بی‌تعهد و تنوع‌طلب اجتناب کنید، ولو این که این افراد برای شما جذابیت و کشش زیادی داشته باشند.
سعی کنید با افرادی رابطه برقرار کنید که باثبات باشند. با افرادی که زندگی با آنها به دلیل بی‌ثباتی‌شان مثل سوار شدن در قطار هوایی شهربازی است، رابطه برقرار نکنید. حتی اگر این افراد برای شما جذابیت و کشش خاصی ایجاد می کنند.



:: بازدید از این مطلب : 77
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 7 مهر 1399 | نظرات ()